
بخش اول
تعریف دقیق نظام ارزشها و مؤلفههای اصلی آن
واژه ارزش در زبان فارسى اسم مصدر ارزیدن و در معانى قیمت، بها، قدر، مرتبه، استحقاق، لیاقت، شایستگى، زیبندگى، و برازندگى آمده است. در فرهنگ لغت آکسفورد ارزش ها به عنوان باورها درباره آنچه که درست و غلط بوده و آنچه که در زندگى مهم است تعریف شده است.
در روانشناسی واژة ارزش به معنای تمایل و یا معیاری که مبین گرایش فرد به هنگام انتخاب است، به کار می رود (ویلیامز، 1968 – پی پر، 1958) که به اولویت ها، انگیزه ها، نیازها و سوگیری های فردی مربوط می شود.
نظام ارزشها مجموعهای به هم پیوسته از باورها و ایدهآلها است که معیارهای قضاوت و راهنمای رفتار ما را در زندگی شکل میدهند. این نظام، مبنای تصمیمگیریها، انتخابها و اقدامات ما در تمامی سطوح زندگی، از روابط شخصی گرفته تا تعاملات اجتماعی و شغلی، را تشکیل میدهد.
مؤلفههای اصلی نظام ارزشها:
- ارزشهای بنیادی: هسته مرکزی نظام ارزشی را تشکیل میدهند و شامل مفاهیمی مانند عدالت، صداقت، آزادی، برابری، خانواده، معنویت و … میشوند. این ارزشها غیرقابلمعامله و محوریترین باورهای ما هستند.
- ارزشهای فرعی: از ارزشهای بنیادی مشتق میشوند و جنبههای خاصتر و عملیتر زندگی را شامل میشوند. به عنوان مثال، صداقت میتواند شامل ارزشهای فرعی مانند راستگویی، وفاداری و مسئولیتپذیری باشد.
- اولویتبندی ارزشها: نشاندهنده اهمیت نسبی هر ارزش در نظام ارزشی ما است. این اولویتبندی میتواند در طول زمان و تحت تأثیر تجربیات و شرایط مختلف، تغییر کند.
مثالی از نظام ارزشها:
فرض کنید که فردی عدالت را به عنوان یکی از ارزشهای بنیادی خود در نظر بگیرد. این ارزش میتواند منجر به ارزشهای فرعی مانند حمایت از حقوق اقلیتها، تلاش برای برابری اجتماعی و مبارزه با تبعیض شود. در نتیجه، این فرد ممکن است در فعالیتهایی مانند حمایت از سازمانهای حقوق بشری، داوطلب شدن در برنامههای کمک به محرومان و حمایت از سیاستهای توزیع عادلانه ثروت شرکت کند.
نقش و کارکرد نظام ارزشها:
- راهنمای اخلاقی: به ما کمک میکند تا بین درست و غلط، مطلوب و نامطلوب تمایز قائل شویم و بر اساس آن رفتار کنیم.
- ایجاد انگیزه: ما را برای رسیدن به اهداف و آرمانهایمان مُلهم و پُرشتاب میکند.
- ایجاد هویت: به ما کمک میکند تا خودمان را بشناسیم و نقشمان را در جهان درک کنیم.
- تقویت روابط: مبنای اعتماد، احترام و همبستگی در روابط با دیگران است.
- ایجاد جامعه: ارزشهای مشترک، افراد را به یکدیگر پیوند میدهد و حس تعلق به جامعه را ایجاد میکند.
اهمیت شناخت نظام ارزشها:
- تصمیمات درستتر و منسجمتر با ارزشهایمان بگیریم.
- روابط قویتر و معنادارتر با دیگران برقرار کنیم.
- زندگی هدفمندتر و رضایتبخشتر داشته باشیم.
- نقش مثبتی در جامعه ایفا کنیم.
تمایز بین ارزشها، باورها و اهداف
ارزشها، باورها و اهداف سه مفهوم مرتبط اما متمایز هستند که نقش مهمی در هدایت زندگی ما ایفا میکنند. درک تمایز بین این سه مفهوم میتواند به ما در تصمیمگیریهای بهتر، انتخابهای آگاهانهتر و رسیدن به زندگی معنادارتر کمک کند.
ارزشها:
- اصول بنیادی و معیارهای قضاوت ما هستند که مبنای رفتار و تصمیمگیریهای ما را در تمام جنبههای زندگی تشکیل میدهند.
- غیرقابل معامله و محوریترین باورهای ما هستند.
- به سوالاتی مانند “چه چیزی برای من مهم است؟” و “به چه چیزی اعتقاد دارم؟” پاسخ میدهند.
- مثال: عدالت، صداقت، خانواده، آزادی، معنویت
باورها:
- ایدهها و تصورات ما در مورد خودمان، جهان و دیگران هستند.
- میتوانند بر اساس تجربیات، آموزشها و فرهنگ ما شکل بگیرند.
- میتوانند درست یا غلط، منطقی یا غیرمنطقی باشند.
- به سوالاتی مانند “چه چیزی را درست میدانم؟” و “جهان چگونه کار میکند؟” پاسخ میدهند.
- مثال: من توانمند هستم، دنیا مکان خطرناکی است، همه انسانها برابر هستند، خدا وجود دارد.
اهداف:
- نتایج خاص و قابل اندازهگیری هستند که میخواهیم به آنها دست پیدا کنیم.
- به ما انگیزه میدهند و جهت حرکتمان را مشخص میکنند.
- میتوانند کوتاهمدت یا بلندمدت، آسان یا دشوار باشند.
- به سوالاتی مانند “چه چیزی میخواهم به دست آورم؟” و “در آینده چه کاری میخواهم انجام دهم؟” پاسخ میدهند.
- مثال: فارغالتحصیلی از دانشگاه، پیدا کردن شغل ایدهآل، خرید خانه، سفر به دور دنیا
ارتباط بین ارزشها، باورها و اهداف:
- ارزشها بنیاد باورها و اهداف ما را تشکیل میدهند.
- باورهای ما بر انتخاب اهدافمان تأثیر میگذارند.
- اهداف ما میتوانند به ما کمک کنند تا ارزشهایمان را در زندگی روزمره خود عملی کنیم.
مثال:
- فرض کنید که عدالت یکی از ارزشهای اصلی شما باشد.
- بر اساس این ارزش، ممکن است باور داشته باشید که همه انسانها سزاوار رفتار برابر هستند.
- با توجه به این باور، ممکن است هدف خود را حمایت از حقوق اقلیتها قرار دهید.
بررسی سطوح مختلف ارزشها
ارزشها نقش بنیادی در زندگی انسان ایفا میکنند و به عنوان معیارهای قضاوت و راهنمای رفتار ما در تمامی سطوح زندگی عمل میکنند. برای درک عمیقتر از مفهوم ارزشها، میتوان آنها را در سطوح مختلف بررسی کرد:
- ارزشهای فردی:
- در درونیترین سطح قرار دارند و به باورها و ایدههای منحصر به فرد هر شخص مربوط میشوند.
- تحت تأثیر تجربیات شخصی، تربیت، باورها و علایق هر فرد شکل میگیرند.
- هویت فردی را شکل میدهند و انتخابها و رفتارهای ما را در زندگی روزمره هدایت میکنند.
- مثال: صداقت، استقلال، خلاقیت، شفقت، معنویت
- ارزشهای خانوادگی:
- در سطح خانواده و گروههای کوچک اجتماعی شکل میگیرند.
- از طریق نسلها منتقل میشوند و هویت و انسجام خانوادگی را حفظ میکنند.
- میتوانند شامل ارزشهای مشترکی مانند احترام به بزرگان، اهمیت آموزش، تعهد به خانواده و … باشند.
- نقش مهمی در تربیت فرزندان و انتقال آموزههای اخلاقی به نسلهای آینده ایفا میکنند.
- مثال: احترام به بزرگان، اهمیت آموزش، صبر و حوصله، وفاداری، فداکاری
- ارزشهای اجتماعی:
- در سطح جامعه و گروههای بزرگتر اجتماعی شکل میگیرند.
- تحت تأثیر فرهنگ، تاریخ، قوانین و هنجارهای اجتماعی هر جامعه شکل میگیرند.
- معیارهای رفتار و تعامل بین افراد در جامعه را تعیین میکنند.
- مثال: عدالت اجتماعی، برابری، آزادی، مسئولیتپذیری، همبستگی
- ارزشهای فرهنگی:
- در وسیعترین سطح قرار دارند و به باورها و ایدههای مشترک در یک فرهنگ خاص مربوط میشوند.
- از طریق هنر، ادبیات، موسیقی، آداب و رسوم و سنتها به نسلهای آینده منتقل میشوند.
- هویت فرهنگی یک جامعه را شکل میدهند و جهانبینی افراد را در آن جامعه تحت تأثیر قرار میدهند.
- مثال: حفظ محیط زیست، احترام به طبیعت، اهمیت خانواده، ارزش قائل شدن برای علم و دانش، معنویت
ارتباط بین سطوح مختلف ارزشها:
- سطوح مختلف ارزشها به هم پیوسته و مرتبط هستند.
- ارزشهای فردی تحت تأثیر ارزشهای خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی شکل میگیرند.
- ارزشهای خانوادگی از طریق ارزشهای فرهنگی و اجتماعی تقویت میشوند.
- ارزشهای اجتماعی و فرهنگی در تعامل با ارزشهای فردی و خانوادگی تکامل مییابند.
درک سطوح مختلف ارزشها به ما کمک میکند تا:
- خودمان و جایگاهمان در جهان را بهتر بشناسیم.
- روابط قویتر و معنادارتر با دیگران برقرار کنیم.
- در حل مسائل و چالشهای اجتماعی مشارکت فعال داشته باشیم.
- به هویت فردی، خانوادگی، اجتماعی و فرهنگی خود احترام بگذاریم.
مثال:
- فرض کنید که عدالت یکی از ارزشهای بنیادی شما باشد.
- این ارزش میتواند در سطوح مختلف زندگی شما تجلی یابد.
- در سطح فردی، ممکن است شما متعهد به رفتار عادلانه با دیگران باشید.
- در سطح خانوادگی، ممکن است از برابری و احترام به همه اعضای خانواده دفاع کنید.
- در سطح اجتماعی، ممکن است از حقوق اقلیتها و گروههای آسیبپذیر حمایت کنید.
- در سطح فرهنگی، ممکن است از ارزشهایی مانند عدالت اجتماعی و برابری در جامعه خود دفاع کنید.
در نهایت، ارزشها در تمام سطوح زندگی ما نقش حیاتی ایفا میکنند و درک سطوح مختلف آنها به ما کمک میکند تا به انسانهایی کاملتر و مسئولتر تبدیل شویم.
نکات مهم:
- سطوح مختلف ارزشها به هم مرتبط هستند و میتوانند بر یکدیگر تأثیر بگذارند.
- ارزشها میتوانند در طول زمان تغییر کنند.
- درک سطوح مختلف ارزشها میتواند به ما کمک کند تا خودمان، خانواده و جامعه خود را بهتر درک کنیم.
عوامل مؤثر بر شکلگیری نظام ارزشها
عوامل متعددی در شکلگیری نظام ارزشها در افراد نقش دارند. این عوامل را میتوان به دستههای کلی زیر تقسیم کرد:
- عوامل فردی:
- تجربیات شخصی: تجربیات مثبت و منفی که در طول زندگی به دست میآوریم، میتوانند تأثیر عمیقی بر ارزشهای ما داشته باشند. به عنوان مثال، اگر در کودکی مورد آزار و اذیت قرار گرفته باشیم، ممکن است ارزش زیادی برای امنیت و مهربانی قائل شویم.
- صفات شخصیتی: برخی از صفات شخصیتی، مانند گشادهرویی، وجدان و تمایل به ریسکپذیری، میتوانند بر ارزشهای ما تأثیر بگذارند.
- باورهای مذهبی: باورهای مذهبی میتوانند نقش مهمی در شکلگیری ارزشهای ما داشته باشند. به عنوان مثال، کسی که به دینی مانند اسلام یا مسیحیت اعتقاد دارد، ممکن است ارزشهایی مانند ایمان، صداقت و کمک به دیگران را در اولویت قرار دهد.
- عوامل خانوادگی:
- ارزشهای والدین: اولین و مهمترین منبعی که از طریق آن ارزشها را یاد میگیریم، خانواده ما است. ارزشهای والدین ما، چه به طور آشکارا بیان شوند و چه به طور ضمنی، تأثیر عمیقی بر ارزشهای ما خواهند داشت.
- ساختار خانوادگی: ساختار خانوادگی، مانند تکوالدی بودن یا چندفرزندی بودن، میتواند بر ارزشهای ما تأثیر بگذارد.
- روابط خانوادگی: کیفیت روابط ما با اعضای خانواده نیز میتواند بر ارزشهای ما تأثیر بگذارد.
- عوامل اجتماعی:
- گروههای همسالان: گروههای همسالان، به خصوص در دوران نوجوانی، میتوانند تأثیر زیادی بر ارزشهای ما داشته باشند.
- رسانهها: رسانهها، از جمله تلویزیون، رادیو، اینترنت و شبکههای اجتماعی، میتوانند تصویری از ارزشها را به ما ارائه دهند که ممکن است با ارزشهای ما مطابقت نداشته باشد.
- فرهنگ: فرهنگ جامعهای که در آن زندگی میکنیم، میتواند بر ارزشهای ما تأثیر بگذارد.
مثال:
فرض کنید دختری به نام سارا در خانوادهای با ارزشهای قوی مذهبی بزرگ شده است. والدین او به او ایمان، صداقت و کمک به دیگران را به عنوان ارزشهای اساسی زندگی آموزش دادهاند. سارا در مدرسه با گروهی از دوستان جدید آشنا میشود که ارزشهای متفاوتی دارند. این دوستان به مادیگرایی، خودخواهی و ریسکپذیری اهمیت میدهند. سارا تحت فشار قرار میگیرد تا ارزشهای خود را با ارزشهای دوستانش مطابقت دهد، اما در نهایت تصمیم میگیرد که به ارزشهای خانوادگی خود پایبند باشد. او به فعالیتهای مذهبی خود ادامه میدهد، به نیازمندان کمک میکند و سعی میکند در زندگی خود صادق باشد.
موارد دیگری که باید به خاطر داشت:
- نظام ارزشها در طول زمان تغییر میکند. با کسب تجربیات جدید و قرار گرفتن در معرض دیدگاههای مختلف، ممکن است ارزشهای خود را زیر سوال ببریم و آنها را تغییر دهیم.
- هیچ نظام ارزشی به طور کامل درست یا غلط نیست. ارزشها بر اساس تجربیات و باورهای فردی شکل میگیرند و آنچه برای یک فرد مهم است ممکن است برای فرد دیگر مهم نباشد.
- مهم است که به ارزشهای خود احترام بگذاریم و آنها را در زندگی خود دنبال کنیم.
ارزشهای موثر در ارتقای کیفیت زندگی و کارآمدی
ارزشها نقشی اساسی در شکلگیری زندگی ما ایفا میکنند. آنها به ما انگیزه میدهند، رفتار ما را راهنمایی میکنند و به ما کمک میکنند تا در مورد آنچه درست و غلط است، تصمیم بگیریم. برخی از ارزشها میتوانند به طور خاص به ارتقای کیفیت زندگی و کارآمدی ما کمک کنند. در اینجا به چند نمونه از این ارزشها اشاره میکنیم:
- مسئولیتپذیری:
مسئولیتپذیری به معنای تعهد به پاسخگویی در قبال اعمال و نتایج خود است. افرادی که مسئولیتپذیر هستند، به دنبال بهانهای برای اشتباهات خود نیستند، بلکه در عوض برای حل مشکلات و جبران خسارات تلاش میکنند. آنها همچنین ابتکار عمل را در دست میگیرند و برای رسیدن به اهداف خود تلاش میکنند.
مثال: دانشآموزی که مسئولیتپذیر است، تکالیف خود را به موقع انجام میدهد، در کلاس درس فعالانه شرکت میکند و برای بهبود نمرات خود تلاش میکند.
- نظم و انضباط:
نظم و انضباط به معنای توانایی سازماندهی و مدیریت زمان و منابع به طور موثر است. افرادی که نظم و انضباط دارند، میتوانند به اهداف خود دست یابند و از اتلاف وقت و منابع خود جلوگیری کنند. آنها همچنین میتوانند در شرایط پرفشار آرام بمانند و تمرکز خود را حفظ کنند.
مثال: کارمندی که نظم و انضباط دارد، سر وقت به محل کار میرسد، وظایف خود را به موقع انجام میدهد و از حواسپرتی در محل کار جلوگیری میکند.
- سختکوشی:
سختکوشی به معنای تمایل به تلاش و پشتکار برای رسیدن به اهداف است. افرادی که سختکوش هستند، به راحتی تسلیم نمیشوند و حتی در مواجهه با چالشها و موانع به تلاش خود ادامه میدهند. آنها همچنین متعهد به یادگیری و رشد هستند و به دنبال راههایی برای بهبود مهارتها و تواناییهای خود هستند.
مثال: ورزشکاری که سختکوش است، به طور مرتب تمرین میکند، در مسابقات شرکت میکند و برای بهبود عملکرد خود تلاش میکند.
- صداقت:
صداقت به معنای راستگو و شفاف بودن در گفتار و رفتار است. افرادی که صادق هستند، قابل اعتماد هستند و دیگران به آنها احترام میگذارند. آنها همچنین در روابط خود با دیگران منصف و عادل هستند.
مثال: دوستی که صادق است، همیشه حقیقت را میگوید، حتی زمانی که گفتن آن دشوار باشد.
- همدلی:
همدلی به معنای توانایی درک و به اشتراک گذاشتن احساسات دیگران است. افرادی که همدل هستند، میتوانند از دیدگاه دیگران مسائل را ببینند و احساسات آنها را درک کنند. آنها همچنین نسبت به دیگران دلسوز هستند و به آنها کمک میکنند.
مثال: پرستاری که همدل است، به صحبتهای بیماران خود گوش میدهد، به آنها آرامش میدهد و از آنها حمایت عاطفی میکند.
- انعطافپذیری:
انعطافپذیری به معنای توانایی سازگاری با تغییر و شرایط جدید است. افرادی که انعطافپذیر هستند، میتوانند با چالشها و موانع کنار بیایند و به دنبال راههای جدید برای حل مشکلات هستند. آنها همچنین در برابر استرس مقاوم هستند و میتوانند به سرعت خود را با شرایط جدید وفق دهند.
مثال: کارمندی که انعطافپذیر است، میتواند با تغییرات در محل کار، مانند تغییر وظایف یا ساعات کاری، سازگار شود.
- مثبتاندیشی:
مثبتاندیشی به معنای تمرکز بر جنبههای مثبت زندگی و حفظ نگرشی خوشبینانه است. افرادی که مثبتاندیش هستند، در مواجهه با چالشها امیدوار میمانند و به دنبال راه حل هستند. آنها همچنین از زندگی خود لذت میبرند و به دنبال فرصتهایی برای شاد بودن هستند.
مثال: فردی که مثبتاندیش است، به جای تمرکز بر مشکلات، بر نقاط قوت و فرصتهای خود تمرکز میکند.
در کنار این ارزشها، ارزشهای دیگری نیز وجود دارند که میتوانند به ارتقای کیفیت زندگی و کارآمدی کمک کنند، مانند احترام، فروتنی، شجاعت و خلاقیت.
مهم است که به یاد داشته باشید که ارزشها باید با یکدیگر همسو و سازگار باشند تا به طور موثر عمل کنند. به عنوان مثال، اگر کسی برای سلامتی خود ارزش قائل باشد اما تنبل باشد.
ارتباط ارزشها با تصمیمگیریها و عملکرد در زندگی شخصی و حرفهای
ارزشها نقشی اساسی در زندگی ما ایفا میکنند. آنها به ما انگیزه میدهند، رفتار ما را راهنمایی میکنند و به ما کمک میکنند تا در مورد آنچه درست و غلط است، تصمیم بگیریم.
ارتباط عمیقی بین ارزشها و تصمیمگیریها و عملکرد ما در زندگی شخصی و حرفهای وجود دارد. در ادامه به بررسی این ارتباط میپردازیم:
- ارزشها به عنوان قطبنمای تصمیمگیری:
ارزشها مانند قطبنمای اخلاقی عمل میکنند و به ما کمک میکنند تا در شرایط مختلف تصمیمات درست را بگیریم. زمانی که با انتخابی دشوار روبرو میشویم، ارزشهایمان میتوانند به ما نشان دهند که چه چیزی برای ما مهم است و کدام گزینه با اصول و باورهای ما مطابقت دارد.
مثال: فردی که برای صداقت ارزش قائل باشد، حتی زمانی که وسوسه میشود دروغ بگوید یا تقلب کند، به صداقت خود پایبند خواهد ماند.
- ارزشها به عنوان منبع انگیزه:
ارزشها میتوانند انگیزه قدرتمندی برای تلاش و پیشرفت در زندگی باشند. زمانی که به چیزی که برای ما مهم است، مانند عدالت اجتماعی یا کمک به دیگران، اهمیت میدهیم، با انگیزه بیشتری برای رسیدن به اهدافمان تلاش خواهیم کرد.
مثال: وکیلی که برای عدالت ارزش قائل باشد، با انگیزه بیشتری برای دفاع از موکلان خود و ترویج عدالت در جامعه تلاش خواهد کرد.
- ارزشها به عنوان مبنای عملکرد:
ارزشها همچنین میتوانند مبنای عملکرد ما در محل کار باشند. زمانی که در محیط کار به ارزشهایمان عمل میکنیم، با صداقت و تعهد بیشتری کار میکنیم و به دنبال ارائه بهترین عملکرد خود هستیم.
مثال: کارمندی که برای احترام ارزش قائل باشد، با همکاران و مشتریان خود با احترام رفتار میکند و برای ایجاد محیط کاری مثبت تلاش میکند.
- چالشهای مرتبط با ارزشها:
در حالی که ارزشها میتوانند به ما کمک کنند تا تصمیمات درست بگیریم، با انگیزه باشیم و به بهترین نحو عمل کنیم، گاهی اوقات میتوانند چالشهایی را نیز به وجود آورند. به عنوان مثال، ممکن است در شرایطی قرار بگیریم که مجبور به انتخاب بین دو ارزش مهم باشیم یا در موقعیتی باشیم که ارزشهایمان با ارزشهای دیگران در تضاد باشد.
مواجهه با این چالشها نیازمند تفکر عمیق، صداقت و تعهد به ارزشهایمان است.

گردآورنده: احسان اسماعیلی
مدرس و کوچ حرفه ای کسب و کار، مدیر و موسس رایاکوچ آریان