درجلسات کوچینگ ممکن است چالش هایی پیش بیاد که باعث توقف جلسات شود یا باعث شود سرعت پیشرفت جلسه به کندی پیش برود.

موارد زیر باعث نارضایتی مراجع , کوچ و یا خارج شدن از مسیر اصلی کوچینگ می شود .

زمانی که مراجع در انتهای جلسه تمایل به اقدام ندارد.

کوچینگ موفق درنهایت باید به ایجاد تغییر در مراجع شود. ابتدا بررسی کنید که آیا هدف درست بوده است یا خیر؟ در صورت نیاز تغییراتی اعمال کنید. مراجع را به سمت بررسی سطح تعهدش با استفاده از پرسش از یک تا ده چقدرمتعهد هستید سوق دهید.

جلسه کوچینگ را متوقف کنید.

مراجه قادر به مدیریت احساسات خودش نیست 

فرایند کوچینگ را با همدلی شروع کنید و سپس مراجع را به سمت ایجاد راه حلی برای آینده متمرکز کنید. تلاش شود به گذشته و آنچه که قابل تغییر نیست فکر نکند. اگر احساسات مراجع مربوط به یک رابطه کاری است به او کمک کنید برروی اینکه چگونه میتواند مسئله را برای خودش حل کند متمرکز شود. اگر احساسات توسط کوچ قابل کنترل نباشد ممکن است که یک مشکل روانی داشته باشد که باید او را به یک روانشناس ارجاع دهید.

مراجع برای دیدن رفتارهایی که باید تغییر دهد مشکل دارد.

اگر مراجع در جلسه کوچینگ نیاز به تغییر را احساس نکند مطمئن باشید که تغییری نخواهد کرد. اگر مراجع نیازی به تغییر نمی بیند یعنی آنرا نمی بیند در چنین شرایطی از ارزیابی 360 درجه استفاده کنید ارزیابی 360 درجه می تواند چشمان مراجع را رو به حقایق باز کرده و اطلاعات بیشتری نسبت به آنچه شما برایش فراهم کردید به او بدهد همین مسئله می تواند حالت دفاعی او را کاهش دهد.

اگر این مورد کمکی به مراجع نکرد جلسه را تمام کنید.

مواقعی که کوچینگ برای مراجع یا کوچ ناامید کننده می شود(شنیدن کلمه نمیدانم بعد از پرسیدن سوال)

احتمالا می خواهید در پاسخ به او کمک کنید اما ابتدا سکوت کنید اگر مکث مراجع بیش از حد طولانی باشد این سوال را بپرسید اولین چیزی که به ذهن شما می رسد چیست ؟

وقتی این سوال را از شما پرسیدم چه احساسی داشتید؟

با اینگونه سوالات مراجع را وادار به ادامه تفکر تجزیه تحلیل و خوداندیشی می کنید.

تفاوت موضوع مراجع با خواسته مراجع در جلسه ی کوچینگ

کوچ از مراجع می پرسد که می خواهند در مورد چه چیزی صحبت کنند و سپس در مورد گزینه های موجود بحث می شود .تقریبا درهرموردی اولین چیزی که مراجع در مورد موضوع خود به اشتراک میگذارد موضوع نیست این وظیفه کوچ که در جلسه کوچینگ به مراجع کمک کند تا موضوع را به یک موضوع قابل اجرا محدود کند.

به عنوان مثال : موضوع مدیریت زمان

کوچ باید منظور مراجع را بررسی کند که آیا می خواهد برنامه روزانه شان را کنترل کند؟ آیا مراجع می خواهد بفهمد که باید به چه چیزهایی نه بگوید؟ در مرحله بعد کوچ باید آنچه را که مراجع به عنوان نتیجه گفتگو می خواهد روشن کند.

بیشتر اوقات کوچ این تصمیم را خودش انجام می دهد البته منظورتعیین هدف واضح از مراجع نیست بلکه منظور این است که به جای شفاف سازی یک بخش یا یک قسمت ازموضوع تصمیم می گیرد که راه حل کامل را می خواهد.

لطفا این موضوع را با مراجع خود در میان گذاشته و سپس ادامه دهید.

مراجع فکر می کند که همه چیز را می داند و برای جلسه ارزش قائل نیست.

کوچینگ نوعی شراکت است وقتی مراجع مدام دیر در جلسات حاضر می شود یا برنامه جلسات را تغییر میدهد پس حتما مشکلی وجود دارد. افراد مغرور کوچ پذیر نیستند اما می توانید آنها را به چالش بکشید و خود واقعی شان را به خودشان نشان دهید تا متقاعد شوند که چنین رفتاری روی کارایی و روابط شان تاثیر می گذارد.

اگر باز هم تمایلی به همکاری نشان نمیدهد جلسه را کوچینگ را متوقف کنید.

منابع

https://mbc.coach/